سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همای اوج سعادت

درد عشقی کشیده‏ام که مپرس

 زهر هجری چشیده‏ام که مپرس‏

گشته‏ام در جهان و آخر کار

 دلبری برگزیده‏ام که مپرس‏

آن چنان در هوای خاک درش

 می‏رود آب دیده‏ام که مپرس‏

من به گوش خود از دهانش دوش 

سخنانی شنیده‏ام که مپرس‏

سوی من لب چه می‏گزی که مگوی 

لب لعلی گزیده‏ام که مپرس‏

بی‏تو در کلبه گدائی خویش 

رنجهائی کشیده‏ام که مپرس‏

همچو حافظ غریب در ره عشق 

به مقامی رسیده‏ام که مپرس‏

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی