سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همای اوج سعادت

 

با این دل ماتم زده آواز چه سازم 
بشکسته نی ام بی لب دم ساز چه سازم 
در کنج قفس می کشدم حسرت پرواز 
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم 
گفتم که دل از مهر تو برگیرم و هیهات 
با این همه افسونگری و ناز چه سازم 
خونابه شد آن دل که نهانگاه غمت بود 
از پرده در افتد اگر این راز چه سازم 
گیرم که نهان برکشم این آه جگر سوز 
با اشک تو ای دیده ی غماز چه سازم 
تار دل من چشمه ی الحان خدایی ست 
از دست تو ای زخمه ی ناساز چه سازم 
ساز غزل سایه به دامان تو خوش بود 
دو از تو من دل شده آواز چه سازم

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی

 

بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرام و روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند  صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب

 

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی

لورل و هاردی ازون کمدین هایی هستن که اغلب مردم اونارو دوست دارن ،اونا اغلب بخاطر سادگی بیش از حدشون آدمو به خنده وامیدارن  ولی صمیمیتشون  جلو و پشت دوربین باعث میشه آدم بهشون احترام بذاره کسائیکه در عین معروفیت از فقر و گرفتاری از دنیا رفتن چه دنیای عجیبی داریم الان هنرپیشه هایی هستن که 20 میلیون دلار دستمزد میگیرن تا تو یه فیلم بازی کنن،فقط خواستم یه یادی ازشون بکنم و یه جورایی دینمو بهشون ادا کنم چون لحظات خوشی با فیلماشون داشتم و اما استاد عزت ا... مقبلی که دوبله اون بجای هاردی به یاد ماندنیه و علیرغم اینکه چند نفر دیگه هم بجاش حرف زدن استاد مقبلی یه چیز دیگه ست خدا هر سه  این هنرمندا رو رحمت کنه


ارسال شده در توسط ایمان همایی

 وقتی همه با من هم عقیده می شوند، تازه احساس می کنم که اشتباه کرده ام.
اسکار وایلد "

" اگر می خواهید شما را دوست بدارند، اشتباهات خود را بیش از نیکی های خود بگویید
بارون لیتون  

" ما اشتباهات جدیدی را مرتکب نمی شویم؛ تنها اشتباهات گذشته را تکرار می کنیم
بیل باب هاس

" *هرگز در میان موجودات مخلوقی که برای کبوتر شدن آفریده شده کرکس نمیشود. این خصلت در میان هیچ یک از مخلوقات نیست جز آدمیان. ویکتورهوگو 


ارسال شده در توسط ایمان همایی

گاهی اوقات پیش خودم فکر میکنم دنیای امروز ما حرکت بر خلاف جریان رودخونست و بس ، نمیدونم شاید خیلی بد بین شدم ولی دوست دارم این مطلبو بشکافم تا منظورمو بهتر برسونم. من آدمی هستم  که از برخورد و درگیری متنفربوده وهستم ....عاشقم ، عاشق  عشق و سعی میکنم اینو تو چاردیواری شخصی و زندگی خودم رعایت کنم ولی نمیدونم چرا دست روزگار همش منو تو مسیرایی میندازه  که خودم نمیخوام و همش منو تو مسیر داوری و اظهار نظر در خصوص اشخاص دیگه قرار میده ،خدمت کردن به خلق خدا عبادته ولی شاید تو این زمینه ها من کمی بی طاقت شدم و بهتر بگم دیگه بریدم.تعجب من از اینه که چرا ما آدما خودمون تجزیه و تحلیل درستی از رفتارمون نداریم و بعنوان بهترین قاضی اول دنبال تقصیرات خودمون نمیگردیم و همش دیگرانو محکوم میکنیم و از دیگران میخوایم در موردمون حرف بزنن و به اصطلاح داوری کنن ، من اینو به جرات میگم بزرگترین چالش من تو زندگیم کلنجار رفتن با وجدان خودمه و به سختی دیگرانو تو زندگیم مقصر میدونم، همه ما اگه کمی انصاف داشته باشیم بهر حال سعی میکنیم مسئول رفتار خودمون باشیم و تاوان اونو از دیگران نخوایم و آسایش دیگرانو بهم نزنیم.اینارو سعی میکنم به دخترم یاد بدم تا رسالتمو اینجوری نسبت به جامعه انجام بدم.


ارسال شده در توسط ایمان همایی

 

«اگر انسان‌ها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معده‌شان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.»
* «اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیت‌ها را تغییر بده.»
* «تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد، هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.»

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی

از استاد منوچهر اسماعیلی میخوندم میگفت،در مراسم زنده یادمنوچهر نوذری ایستاده بودم خیلی هم شلوغ بود یکی از خانومایی که تازه چهره شده اومد جلو و گفت خوشا به حالتان که کسی شمارا نمیشناسد ! شاید دوبلاژ مالک اشتر تو سریال امام علی،پیترفالک،بیک ایمان وردی،شعبون استخونی....و دهها تیپ و نقش رو به یاد داشته باشید بله استاد اسماعیلی که عاشق صدا و شخصیت خاصش هستم و مثل خیلی از گویندگان دیگه واسش احترام قائلم و دستشو میبوسم کسی که شاید کمتر کسی اونو بشناسه ولی سالها باهاش زندگی کردیم و باهاش خندیدیم و گریه کردیم هر کی جای اون بود فقط تو فکر معروفیت و مشهور شدن بود ولی استاد هیچ وقت اینارو نخواست و خودشو با گویندگی به مردم تو فیلمها وسریالها شناسوند دست مریزاد استاد


ارسال شده در توسط ایمان همایی

شاید حمل بر خود ستایی باشه ولی من تو دوران دبستان از یه سری هنرمندایی خوشم اومد و باصطلاح عاشقشون شدم که بعدها فهمیدم که اونا آدمای بزرگی هستن ، میخوام بگم بهر حال بسیاری از سلائق ما از دوران بچگی شکل میگیره و این میتونه برای همه افراد صادق باشه ، یکی از این اسطوره ها چارلی چاپلین بزرگه ،وقتی بچه بودم خیلی سینمارو دوست داشتم بیشتر با مادرم وگاهی با پدر بزرگم میرفتم سینما، از محیط سینما خیلی خوشم میومد یه سری آدمای قد بلندم میومدن جلومونو میگرفتن و من مجبور بودم کاپشنمو زیر خودم بذارم تا قدم بلند تر بشه بهرحال فیلم عصر جدید یکی از اون کمدیهایی بود که تو همون دوران دبستان عاشقش شدم ، مردی بزرگ با اون کلاه و کفش و عصا، چارلی چاپلین به معنی واقعی یه طناز بود هیچ وقت به تیتراژ فیلماش دقت کردین؟ بازیگر چارلی.....آهنگساز چارلی.....کارگردان چارلی و ..... چقدر فیلم عصر جدید با دنیای امروز ما همپوشانی داره این مرد بزرگ حدود 90 سال قبل این پیش بینی رو کرده بود و ما حالا خیلی وقتا تو گرداب تکنولوژی که خودمون ساختیم فرو میریم و گاهاً دست و پا میزنیم بهر حال چارلی همیشه بزرگه و با تراژدیهای زیباش کمدی میسازه


ارسال شده در توسط ایمان همایی

 

به دور دست نگاه میکنم،یاد خاطرات گذشته...صدای پایش را میشنوم، صدای پای خاطره ها ،خانه ای به یادم میآید با حیاطی زیبا با یک باغچه بزرگ و گلها و درختان قشنگ وبعضاً کمیاب، در آن سالها چراغی در منزل ما روشن بود وسایه بزرگواری که خانم بزرگ همه ما بود بر سرمان گسترده ،بزرگ خاندان ما که برای همگان محترم بود یکی از خصلتهایش که در زمان بیماری نیز به همراه داشت صراحت لهجه اش بود یادم هست که در منزل قدیمی که برایتان ترسیم کردم چندین خانوار زندگی میکردند یادم هست که یک چاه در وسط حیاط داشتیم و با کردخاله (به قول رشتی ها)از آن آب میکشیدیم، چون آب لوله کشی نداشتیم ، ، یک حیاط بزرگ داشتیم که آرزوی هر کودکی بود تا چهار طرف حیاط را با شادی گز کند.چند اتاق نیز توسط اجاره نشین ها پر شده بود.زندگی قبیله ای که البته مشکلاتی نیز بهمراه داشت که بهر حال با سعی و گذشت از آن عبور میکردیم ، دوران طلائی و تاریخی که آرزوی یک ساعت آنرا دارم ، بیشتراوقات بعد از ظهر ها خانه پدری شلوغ میشد و خانم ها به گپ و گفت میپرداختند، امکانات از حالا کمتر بود ولی دلها خوش بود،یادم هست که کمتر کسی بخاطر مشکلات، هاله تنهایی بدور خود می تنید،گفت و گو های سازنده بیشتر بود خیلی از مشکلات راحت تر حل میشد البته بماند که برخی از مشکلات هم هیچوقت حل نشد ،راستی یادم آمد... بعضی از فامیلهایم را یکسال است که ندیدم... شاید بیشتر، چیزی که قبلاً امکان نداشت اتفاق بیفتد.حتی دورانی که بمباران ناشی از جنگ داشتیم با دور هم جمع شدن مشکلات و ترس را تقسیم میکردیم.آیا این برکتها بخاطر خراب شدن منزل قدیمی از بین رفت؟این سئوالی است که همیشه در ذهنم نقش بسته و پاسخی برایش ندارم .یک عمارت قدیمی میتواند اینهمه مهم باشد؟ من که میگویم میتواند ،چون آن دوران طلائی را به یاد دارم، یک ایوان بزرگ باعث میشد که افراد رودررو بنشینند و بحث کنند و مشکلات را با ریش سفیدی حل کنند.خیلی ها در این مدت از بین ما رفتند آنهاییکه همیشه صبور و خوش اخلاق بودند ، با روحیه زندگی کردند و سر جلوی مشکلات خم نکردند،  خدایشان رحمت کند. شاید خیلی از زندگی ها سرپا باقی ماند چون آن خانه استوار بود.... جای بحث و تبادل نظراکنون کجاست؟ جای تعامل خیلی خالیست ! مشکلات پشت همه را خم کرده چون تنها شدیم و در خودمان فرو رفتیم...اینطور نیست؟ استرس را در خود فروبردیم و در شریان هایمان نشاندیم ... گوشه گیر شدیم آری گوشه گیر، جای یک نفر خالی است شایدیک گروه که همه را مجدداً جمع کند و به همه بگوید چه شده؟ با صدای بلند فریاد بزند فقط منتظر مردن همدیگر هستید که سر خاک یکدیگر هق هق کنید؟ آنهم بخاطر مشکلات خودتان نه غم از دست رفتن آن عزیز؟دریغ از راهی که این خاندان دور هم جمع شوند ،کمی اطراف خود را بنگریم... چقدر مغموم شدیم؟چقدر مشکل هست که همیاری یکدیگر را میطلبد؟جای بزرگترها چقدر پیداست... آیا همین کافی است که بگوییم بهترین فامیلی از آن ماست؟  حرمت وتکیه گاه ها شکست؟ نه باورم نمیشود هنوز دیر نیست........    چون خدا هست....آری خدا هست پس عشق هم هست. امید دارم 

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی

 

خدایا!

کمکم کن، که بی هیچ قید و شرطی، خودم را دوست بدارم تا بتوانم عشقم را،

با تمامی انسانها و همه گونه های حیات، در این سیاره زیبا، سهیم شوم.

کمکم کن، تا به منظور شادمانی ابدی بشر، رویای خودم را از بهشت بیافرینم.

آمین!

 

 

 


ارسال شده در توسط ایمان همایی
<      1   2   3   4   5      >