قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود
ومن چقدر ساده ام
که سال های سال
در انتظار تو
کنار این قطار ایستاده ام
و همچنان به نرده های
ایستگاه رفته تکیه داده ام
ز دو دیده خون فشانم ، ز غــمت شب ِ جدایی
چــه کنم که هست اینها ، گـل ِ باغ ِ آشــــنایی
مــــژهها و چشم یارم، به نظر چــــنان نـماید
که مـــیان سنبلــستان، چَرَد آهــوی ِ ختــایی
سرِ برگ ِ گــل ندارم به چه رو روم به گــلشن
که شــــنیدهام ز گلها ، هـــمه بوی بی وفـایی
به کدام مذهبست این؟ به کدام ملتاست این؟
که کُشند عاشقی را، که تو عاشـقم چرایی؟
به طواف کــعبه رفتم، به حــرم رَهـَــم ندادند
که تو در بـرون چه کردی، که درون خانه آیی؟
به قـــمارخانه رفتم، هــــــمه پاکــــباز دیدم
چـو به صــومعه رســــیدم همه زاهد ریایی
در دیــر میزدم مــــــن، که نـــدا ز در درآمد
که درآ! درآ عــــــراقی، که تو هم ازآن مــایی
درد عشقی کشیدهام که مپرس
زهر هجری چشیدهام که مپرس
گشتهام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیدهام که مپرس
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیدهام که مپرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لب لعلی گزیدهام که مپرس
بیتو در کلبه گدائی خویش
رنجهائی کشیدهام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیدهام که مپرس
من هر وقت آواز بنان را از رادیو یا تلویزیون می شنیدم ، منقلب میشدم و اشک می ریختم و روزی که به قزوین سفر می کردم، یک صفحه از صدای دلنشین او را با خود برداشتم تا یک تحریر او را تقلید کنم ، از تهران تا قزوین بیش از پنجاه بار آن را گذاشتم و سرانجام به اموختن آن توفیق نیافتم.از نور تا نوا- محمد رضا شجریان
عید آمد و آن ماه دل افروز نیامد **دل خون شد و آن یار جگر سوز نیامد
نوروز من ار عید برون آمدى از شهر **چونست که عید آمد و نوروز نیامد
مه مى طلبیدند و من دلشده را دوش **در دیده جز آن ماه دلافروز نیامد
آن ترک ختائی بچه آیا چه خطا دید **کامروز علی رغم بدآموز نیامد
خورشید چو رسمست که هر روز برآید **جانش هدف ناوک دلدوز نیامد
تا کشته نشد در غم سوداى تو خواجو **در معرکهى عشق تو پیروز نیامد
شاید نقش شعبان استخونی یکی از ماندگارترین تیپ هایی باشه که تو سینما و سریالهای ایران نقش آفرینی شده و استاد محمد علی کشاورز انصافاً استادانه این نقش رو بازی کرد و تو فیلم مادر علی حاتمی هم این نقش رو کم و بیش تکرار کرد ،امیدوارم استاد همیشه در صحت و سلامت باشه .
میشنوم میشنوم آشناست
موسیقی چشم تو در گوش من
موج نگاه تو همآواز ناز
ریخت چو مهتاب در آغوش من
میشنوم در نگه گرم توست
گمشده گلبانگ بهشت امید
این همه گشتم من و دلخواه من
درنگه گرم تو میآرمید
زمزمهی شعر نگاه تو را
میشنوم با دل و جان آشناست
اشک زلال غزل حافظ است
نغمهی مرغان بهشتی نواست
میشنوم در نگه گرم توست
نغمهی آن شاهد رؤیا نشین
باز ز گلبانگ تو سر میکشد
شعلهی این آرزوی آتشین
موسقی چشم تو گویاتر است
از لب پرناله و آواز من
وه که تو هم گر بتوانی شنید
زین نگه نغمهسرا راز من
39 ساله که میگم و میشنوم سال نو مبارک الانم میگم سال نو مبارک ولی یکم فکر کنبم به این جمله زیبا,...سال نو مبارک چقدر نکته توش هست